جراحی معده بدون بیهوشی!
آورده اند:مرحوم آیت الله سیداحمدخوانساری بیماری زخم معده داشتند که احتیاج به عمل جراحی داشت،از طرفی ایشان سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بودند و تحمل جراحی بدون بیهوشی نیز ممکن نبود؛ پیش از آن که عمل جراحی آغاز شود،ایشان اجازه بیهوش کردن را به پزشکان ندادند[چون از نظر ایشان در صورت بیهوشی ،تقلید مقلدینشان دچار اشکال می شد.] از این رو به پزشکان معالج گفتند:هرگاه من مشغول قرائت سوره مبارکه ی انعام شدم،شما مشغول عمل شوید.من توجهم به قرآن است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی آید.[ایشان آن چنان به قرآن توجه پیدا می کردند که احساس درد نمی کردند.]
همان طور هم شد و باتمام شدن عمل جراحی،قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید!
(مردان علم در میدان عمل؛4/188-189؛به نقل از حجت الاسلام والمسلمین سعید اشراقی)
هدیه در برابر غیبت!
شخصی به یکی از حکما گفت:فلان شخص غیبت تو را کرد.حکیم طبقی خرما برای غیبت کننده فرستاد و پیغام داد که به من خبر داده اند که تو مقداری از اعمال خیر خود را به من اهدا کرده ای،من هم خواستم محبت تو را جبران کنم؛ اما معذورم که نمی توانم به طور کامل هدیه تو را جبران نمایم!
(المحجّه البیضاء5/274)
قبری پر از مار!
بیهقی از عبدالحمیدبن محمود نقل می کند:نزد ابن عباس بودیم که مردی آمد و گفت:به حج می آمدیم که یکی از همراهان ما در محلی به نام «صفاح»از دنیا رفت.برایش قبری کندیم که دفنش کنیم،دیدیم مار سیاهی لحد را پر کرد.قبر دیگری کندیم باز دیدیم مار آن قبر را پر کرد، قبر سوم را کندیم باز مار در آن نمایان شد،اکنون برای چاره جویی پیش تو آمدیم.
ابن عباس گفت:آن مار،عمل اوست.بروید او را در یک طرف قبر بگذارید،اگر تمام زمین را بکنید مار در آن خواهد بود.
برگشتیم و او را در یکی از قبرها گذاشتیم.وقتی از سفر برگشتیم نزد همسرش رفتیم و خبر مرگ او را دادیم و از کارهای آن شخص سوال کردیم.
زن گفت:او آرد می فروخت،غذای خانواده ی خود را از خالص آن برمی داشت و به همان مقدار که برمی داشت،کاه و نی قاطی آرد می کرد و می فروخت.
(حیات الحیوان)
+ آهنگران میخوند: یادشبهایی که بسیجی میشدیم شمع شبهای دوعیجی میشدیم این مصرع آخرمیدونین یعنی چی؟ عراق تومنطقه دوعیجی بمب فسفری مینداخت فسفربااکسیژن هواسریع ترکیب میشه وشعله ورمیشه بچه بسیجی ها زیربمب های فسفری گیرمیکردن وفسفربه تن این بچه ها میچسبیدوباهیچ وسیلهای خاموش نمیشدوآنهامیسوختن وصبح باد،خاکستراین بچه هاروباخودش میبرد کی فهمید؟ کی دلش سوخت؟ کی میدونه کی سوخت! کی میدونه چرادادنزدن وسوختن...
+ *الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر*
+ *شب های جمعه تا به سحر غبطه می خوریم بر زائران کرببلای تو یا حسین*
+ *7 سین مقاومت: 1_ سالار مقاومت (امام سید علی خامنه ای) 2_سید مقاومت (سید حسن نصرالله) 3_سپاه مقاومت (بسیج ) 4_سردارمقاومت (حاج قاسم سلیمانی) 5-سپر مقاومت (سوریه) 6- سمبل مقاومت (ایران) 7-سلاح مقاومت (بصیرت) این دنیا صاحب دارد !!!!!!!! ألـلَّـھُــــــمَــ ?َـجــــــــــِّـلْ لِوَلــــــیِـ?ْ ألــــــــــْـفـــــَـرَج*
+ *پلیس راه -> 201 -> 50 -> بست شیخ طوسی -> سلام آقا*
+ *اُف بر آن زندگی ذلیلانه ای که برای چهار روز بیشتر بودن و دیرتر مردن و چهار نان سنگک بیشتر خوردن انسان تن به هر ذلتی بدهد و پستی را بپذیرد.*
+ *ما را گُنه عاشقیِ زهراست* *بر ما همه این بلا که برپاست - ما را گُنه عاشقیِ زهراست از صبحِ اَزَل که در وجودیم - ما عاشقِ یاسِ رو کبودیم ما لب به الست او گشودیم - بر آتشِ عشق او چو دودیم*
+ به نماز سید که نگاه میکردم، ملائک را میدیدم که در صفوف زیبای خویش او را به نظاره نشستهاند. رو به قبله ایستادم. اما دلم هنوز در پی تعلقات بود. گفتم: «نمیدانم, چرا من همیشه هنگام اقامه نماز حواسم پرت است.» به چشمانم خیره شد. «مواظب باش! کسی که سرنماز حواسش جمع نباشد، در زندگی نیز حواسش اصلاً جمع نخواهد شد.» گفت و رفت. اما من مدتها در فکر ارتباط میان نماز و زندگی بودم....
+ 2th of December 2015 #arbaeen #arbaeen2015 #arbaeen_karbala آنچه باید از #جهاد-عاشورایی بدانیم:http://endnight.persianblog.ir/ #ashura #ashura_2015 #ashura_karbala #islam #shia #shia_islam #shia_religion #islam_shia #shia_blood #shia_mourning #shia_muharram #shia_images #karbala #kerbela #ashora #ashoora #day_of_ashura #ashura_in_iran #Ashures #?i?_muslim #?i? #Achoura #?????? #?????? #Ashur
+ *در سوگ نبی جهان سیه می پوشد در سینه، دل از داغ حسن می جوشد از ماتم هشتمین امام معصوم هر شیعه ز درد، جام غم می نوشد. اللهم صل علی محمد و آل محمد التماس دعا*